جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
   

آیت الله بطحایی در گفت وگو با وسائل – دولت وظیفه دارد با تمام وجود زاویه های مفسد بازی های رایانه ای را ببندد

آیت الله بطحایی:

دولت وظیفه دارد با تمام وجود زاویه های مفسد بازی های رایانه ای را ببندد

پایگاه وسائل ـ نماینده مجلس خبرگان رهبری با بیان این که اسلام با تفریح و سرگرمی حلال مخالف نیست ولی با بازی هایی که حالت بازدارندگی دارند و انسان را پیشرفت و حرکت باز می دارند مخالف است، گفت: دولت وظیفه دارد با تمام وجود زاویه های مفسد این بازی ها را ببندد.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه اطلاع رسانی وسائل هرچند این روزها بازی های رایانه ای جزو محبوب ترین بازی ها برای بچه ها لقب گرفته اند اما باید توجه داشت که این بازی ها می توانند به عنوان تهدیدی جدی برای سلامت روح و روان و جسم کودکان و نوجوانان به حساب بیایند.

بازی های رایانه ای که امروز تقریباً در بیشتر شئون زندگی انسان ها راه یافته اند هم چون دیگر ساخته های دست بشر ، دو روی سکه دارند که یک سوی آن بهره گیری درست و مفید برای سرعت بخشی دقت در کارها و کمک به پیشرفت امور است و روی دیگر آن استفاده های نادرست و نابجاست که گاه، آسیب های فراوان را در پی دارد.

تقویت فرآیند یادگیری آسان، آموزش و تمرین مهارت های زندگی، صرفه جویی در وقت و هزینه، بازیابی سلامت جسمانی، اعتماد و ثبات فکر و … برخی از محاسنی است که تعدادی از کارشناسان و روانشناسان برای بازی های رایانه ای می شمارند ولی نباید از یاد برد که این بازی ها در مقابل؛ مضراتی همچون آسیبهای جسمانی و آسیبهای روانی تربیتی نیز بر روی افراد به ویژه کودکان دارند که سبب بروز پرخاشگری، انزواطلبی، تنبل شدن ذهن،  پی آمد منفی در روابط خانوادگی، افت اخلاقی و تحصیلی و از خود بیگانگی در فرد می شود.

در همین راستا گفت و گویی با آیت الله سید هاشم بطحایی، عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد برجسته حوزه و دانشگاه ترتیب داده شده که تقدیم علاقه مندان گرامی می شود.

وسائل ـ با سلام، بحث این است که به نظر حضرتعالی نگاه اسلام به مقوله رایانه واینترنت چیست؟ و اینکه این مقوله بازی های رایانه ای برای سنین مختلف را نظر اسلام مبنایی دارد؟

عرض کنم به حضورتان رایانه واینترنت که ابزار و وسائل هستند و به روز پیدا می شوند، این مسأله مهمی نیست، مسأله مهم اصل مقوله بازی است، بازی در اسلام ممنوع است، شما یک وقت می گویید من اسلام را قبول ندارم که این حرف دیگری است ولی وقتی می گویید: من اسلام را قبول دارم؛ در اسلام لهو یعنی سرگرمی های پوچ و لعب: هم به معنای بازیگری است.

حضرت سجاد(علیه السلام) روزی عبور می کردند یک کسی را دیدند که بازیگر بود دلقک گری می کرد حالا آن روز این وسایل های مدرن نبودند که به صورت مدرن بازیگری کنند، به صورت طبیعی و قهری بازی می کردند، امام سجاد(علیه السلام) آمدند که با همراهانشان عبور کنند، بازیگر گفت: من همه را خندانده ام با جوک و…. جز این آقا! و ایشان را تا به امروز نخندانده ام، باید ایشان را بخندانم؛ آمد و ردای امام را از دوش ایشان برداشت، حضرت فکر کردند بیچاره است، چیزی نگفتند و به همراهان گفتند: این بیچاره است؟ گفتند: او دلقک و بازیگر است و کارش این است .حضرت فرمودند: به او بگویید انّ لله یوماً یَخسَرُ فیه المبطلون؛ به او بگویید: یک روزی در پیش داری که بیهوده کارها درآن زیان می برند. این یک روایت.

اصولاً ببینید دین ما منافات با تفریح ندارد، نگویید شما دارید با تفریحات بازی می کنید، شما در این منظره های طبیعت کنار دریا، کنار نهرها، در دشت ها و باغزارها و در چمن ها این تفریحات را ما داریم، تفریحات باید باشد. اما مسأله از این قرار است که ما باید بدانیم که مهاجریم اگراین مهاجرت از دنیا به آخرت نبود بزرگان مهاجرت نمی کرد ما همه مان اهل کوچیم. یک کوچ الزامی و یک کوچ جبری.

به اصطلاح فلاسفه الان ما در خودمان در حال کوچیم. همه مان در حال مهاجرتیم، از گمرک دنیا که می خواهیم گذر کنیم باید جواب دهیم، درست شد، بله. حالا این چیست؟ لا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیامَهِ حَتّی یُسْألُ عَنْ أربَعٍ؛ قدم از قدم نمی گذارند بردارید در این گمرک تا چهار سوال را جواب دهید:

۱- عَنْ شَبابِهِ فِیما أبْلاهُ؛ جوانیت را کجا فرسوده کردی؟ بگویم: بازیگر بودم.

۲- عَنْ عُمْرِهِ فِیما أفْناهُ؛ عمرت را کجا صرف کردی؟ بگویم بازیگر بودم.

۳- وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أیْنَ اِکتَسَبَهُ وَ فِیما أنْفَقَهُ؛ مالت را از کجا کسب کردی ودر کجا مصرف کردی؟ پول بازیگری بود، مصرفش هم که معلوم است کجاست.

۴- عَن إمامه من هو؛ رهبرت در دنیا چه کسی بود وامامت که بود؟ این چهار تا سؤال را باید جواب دهید که حرفی در آن نیست. حالا ما بیاییم و محاسبه کنیم کدام بازیگری است که تا آخر عمرش عاقبت به خیر شد؟! یکی را بیان کنید، جز اینکه این سرمایه بی نظیر عمر را که بدیل ندارد از دست داد، چشم انسان یدک ندارد، کلیه هم که اگر از دیگران به شما بدند یا ندهند بنا نیست و یدک ندارد اعضای بدن ما هیچکدام یدک ندارند، هیچکدام؛ نه درونی ونه بیرونی، ریه ها خراب شود، معده خراب شود، شُش ها خراب شود، هیچ کدام بدیل ندارند.

این سرمایه بی بدیل عمر زا کجا صرف کرده اید؟ بگویید: مال خودم است، مال خودتان است آیا می توانید هر کدام از اعضا که خراب شد یکی را جایگزین کنید؟ این طور نیست. بنابراین ما باید به طور کلی این را حساب کنیم. از این رو من وقتی در این شبکه های تلویزیونی نگاه می کنم از میان شبکه ها بیشتر مستند را تماشا می کنم، علت آن این است که مستند به دل زیست می رود، مستند زیست را اعم از گیاهی وجانوری تماشا می کنم و از این طریق به دل زیست می روم واین خوب است و آدمی می بیند و تفریح هم که هست.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) جمله خوبی دارند و می فرمایند: «اذا هممت امراً فتدبّر عاقبتهً؛ وقتی می خواهید دنبال کاری بروید، هرکاری می کنید عاقبتش را در نظر بگیرید، فَأِن یَکُ لَهُ رُشدَا اگر دیدی عاقبت به خیر است به دنبال آن کار بروید، وإن یک غیّاً فانته عنه اما اگر دیدی گمراهی و پوچی است رهایش کن.

خداوند در قرآن می فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ کل نفس بما کسبت رهینه»، چی آوردی؟ بازیگری آوردم، صاحب یک کتاب می گوید این کتاب را نوشتم، البته برای خدا، آیه آخر سوره کهف «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی‌ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا» اولاً صالح باشد، ریا نباشد، ولا یشرک بعباده ربه احدا، خوب واقعا آرتیست یعنی عمل صالح؟! پس  سایر کارها چی؟

ای برادر تو همان اندیشه ای                 مابقی تو استخوان وریشه ای

یک کاری بکنیم که در آن لحظه آخر حاصل جمع داشته باشیم، آیا بازیگری و بازی کردن حاصل جمع دارد؟ نخیر.

وسائل ـ برخی ضرر را مبنای حرمت بازی های رایانه ای می دانند، حد این ضرر کجاست؟ بعنوان مثال برخی این بازی ها را موجب ضرر به اعتقادات می دانند یا ضرر تربیتی بدان مترتب می کنند، چه مقدار ضرر در این حوزه ها(اخلاقی، اعتقادی، سیاسی، پزشکی و اجتماعی) موجب حرمت می گردد؟

عرض می شود که ضررها نسبی است، یکی این که بازدارندگی دارد از پیشرفت، چون بالاخره انسان که یک دل بیشتر ندارد، به تعبیر قرآن «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه» خدا در وجود انسان دو تا دل قرار نداده است و این قلب اگر بیشتر در اشغال این ابزار منحرف کننده قرار بگیرد بازدارندگی دارد از تحصیل، از زندگی، از اخلاق و از خودداری نفس.

خودداری نفس چیز ساده ای نیست، این که الان برخی از بزرگانمان مطرح می شوند مثل آقای بهجت و امثال ایشان، در خویشتن به قدری کار کرده اند که به اینجا رسیده اند و در حقیقت نفس خود را تخلیه کرده اند که تحلیه(زیبا) شده است، این جمله در اخلاق است تخلیه تا تحلیه.

اگر ما کسی را در جامعه می بینیم که تکنسین یا پرفسور است از نظر پزشکی، از نظر علمی و از نظر فناوری و صنعتگری؛ اینها کسانی هستند که تمرکز پیدا کرده اند روی خودسازی، ما باید خودسازی صنعتی، خودسازی اخلاقی، خودسازی فرهنگی و خودسازی معاشی داشته باشیم تا به پیشرفت برسیم، اینها اصل است.

چرا شراب حرام است چون شما را از مراجعه به عقل باز می دارد. کسی  که شراب می خورد از کار بازداشته می شود بله، علت حرمتش این است علت دیگری ندارد، بازدارنده است. طرف وقتی مست می شود هیچ چیز سرش نمی شود، می شود یک حیوان وحشی، تازه بعدش هم پس لرزه آن است، چون معتاد شده و تا می آید ترک کند دو مرتبه شراب می خورد، برای همین شراب بازدارنده است و جلوی پیشرفت فرد را می گیرد.

چرا آب حلال است، اینها هر دو مایع هستند برای اینکه مایه حیات است «ومن الماء کل شی حی» اما شراب ام الفساد است

«آن تلخ وش که ساقی ام الخبائثش خواند    اشهالنا واحلا من قربه العذارا» است که حافظ می گوید، چرا شراب حرام است برای اینکه ضد حیات و بازدارنده است و هر چه بازدارنده باشد به نسبت ضررش ممنوع است و بازی هم از باب این که بازدارنده است به نسبت بازدارندگی ممنوع است.

وسائل ـ از منظر اسلام اهداف ایدئولوژیک این گونه بازیها چه میزان در حلیت و حرمتشان نقش دارد و برخی معتقدند رواج این بازی ها علی رغم همه مشکلاتشان از باب دفع افسد به فاسد بلامانع است، این مسأله را چگونه ارزیابی می کنید؟

دفع افسد به فاسد فقط در مقام تقیه است، یعنی آنجایی که ما در بن بست قرار داریم دیگر هیچ راهی نداریم گریزی نداریم افسد را با فاسد دفع می کنیم، کجا؟ آنجایی که فرد در بن بست دشمنان قرار دارد و او را مخیر کرده اند بین دو عمل ، ولی در این مورد که رواج این بازی ها رایانه ای را علی رغم همه مشکلاتشان از باب دفع افسد به فاسد بلامانع بدانیم صحیح نیست، باید کلا جلوی این نوع بازی ها گرفته شود و متأسفانه این تئوریستین ها و کارشناسانی که چنین برداشتی دارند و نظرات شاذی می دهند دارای آگاهی کافی نبوده و به افسد و فاسد مسائل آشنا نیستند.

مثالی دیگر در این باب عرض کنم، دفع افسد به فاسد در جایی است که ما به بن بست رسیدیم و با یک مشکل عظیم روبه رو هستیم، بنابراین می شود مورد خاص «الا من اکره قلبه مطمئن به» شما حق ندارید از پیامبر تبری بجویید، مطلقا چون اگر تبری بجویید مرتدید وحکم اعدام شما صادر می شود ولی وقتی که بنا باشد یاسر را تکه تکه کنند، سمیه را تکه تکه کنند، حالا می آیند سراغ عمار می گویند تو چه می گویی؟ نظرت درباره این که پیامبرادعای پیمبری دارد، چیست؟ آیا می پذیری، عمار گفت من کارش ندارم. پرسیدند تو از او بیزاری؟ گفت: بلی.

عمار با اخم و ناراحتی نزد پیامبر آمد و ایشان فرمودند چه شده؟ گفت: آقا به من گفتند: از تو بیزاری بجویم ناراحتم، آیه نازل شد «الا من اکره قلبه مطمئن به». پس هر جایی این قاعده را نمی شود اجرایی کرد مگر این که سقوط حیات آدمی در میان باشد و الا مواردی از قبیل بازی های رایانه ای که می شود جلوی آنها را گرفت که شامل قاعده دفع افسد به فاسد نمی شود.

وسائل ـ با توجه به مساتل یادشده حکومت چه نقشی باید داشته باشد؛ اینکه جلوگیری کند از ورود این بازیها، جمع آوری کند، با کسانی که بازی ها را ترویج می کنند برخورد کند یا رده بندی سنی کند که مشکل حل شود؟ نظر شما چیست؟

اما در پاسخ به همه اینها باید بگوییم «الجمع مهما امکن اولی من الترک»، ضمن اینکه برخی بازی های رایانه ای هم جنبه آگاهی دارد و هم آموزش می دهد، بهتر است از آنها به صورتی استفاده شود که هم استفاده مثبت از آن شود و هم با جنبه های منفی آن مقابله صورت بگیرد.

دولت وظیفه دارد با تمام وجود زوایه های مفسد این بازی ها را ببندد، اگر بگوید نمی توانم، خوب باید کاملا جمع شود ولی اگر میتواند جنبه مثبت را گرفته و جنبه منفی آن را مانع شود «الجمع مهما امکن اولی من الترک».

وسائل ـ با تشکر از شما بابت فرصتی که در اختیار قرار دادید. ۲۶/مرداد/۱۳۹۵