مسأله ۱۳۸ ـ دوازده چیز نجاست را پاک میکند، و آنها را مطهّرات گویند:
اوّل: آب
دوّم: زمین
سوّم: آفتاب
چهارم: استحاله
پنجم: انقلاب
ششم: انتقال
هفتم: اسلام
هشتم: تبعیت
نهم: برطرف شدن عین نجاست
دهم: استبراءِ حیوان نجاستخوار
یازدهم: غائب شدن مسلمان
دوازدهم: خارج شدن خون از ذبیحه. و احکام اینها به طور تفصیل در مسائل آینده گفته میشود.
۱ ـ آب:
مسأله ۱۳۹ ـ آب با چهار شرط چیز نجس را پاک میکند:
اوّل: آنکه مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمیکند.
دوّم: آنکه پاک باشد.
سوّم: آنکه وقتی چیز نجس را میشویند آب مضاف نشود، و در شستنی که بعد از آن شستن دیگر لازم نیست باید بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد، و در غیر آن شستن تغییر ضرر ندارد، مثلاً چیزی را با آب کر یا قلیل بشوید و دو دفعه شستن در او لازم باشد، در دفعه اوّل اگرچه تغییر کند، و در دفعه دوّم با آبی تطهیر کند که تغییر نکند پاک میشود.
چهارم: آنکه بعد از آب کشیدن چیز نجس، اجزاء کوچک عین نجاست در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس با آب قلیل ـ یعنی آب کمتر از کر ـ شرطهای دیگری هم دارد که بعداً گفته میشود.
مسأله ۱۴۰ ـ داخل ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، و همچنین با آب کر و جاری و باران بنا بر احتیاط واجب. و ظرفی را که سگ از آن آب یا چیز روان دیگر خورده، باید اوّل با خاک پاک خاکمالی کرد، سپس خاک او را زایل نموده و بعد دو مرتبه با آب قلیل یا کر یا جاری شست. و همچنین ظرفی را که سگ لیسیده، باید پیش از شستن خاکمالی کرد، و اگر آب دهان سگ در ظرفی بریزد یا جایی از بدنش به آن اصابت کند، ـ بنا بر احتیاط لازم ـ باید آن را خاکمالی کرد، و بعد سه مرتبه با آب شست.
مسأله ۱۴۱ ـ اگر دهانه ظرفی که سگ دهن زده تنگ باشد باید خاک را در آن بریزند و با شدّت حرکت دهند تا خاک به همه آن ظرف برسد، و بعد به ترتیبی که ذکر شد بشویند.
مسأله ۱۴۲ ـ ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد، یا اینکه در آن موش صحرائی مرده باشد، با آب قلیل یا کر یا جاری باید هفت مرتبه شست، و لازم نیست آن را خاکمالی کنند.
مسأله ۱۴۳ ـ ظرفی را که به شراب نجس شده، باید سه بار شسته شود هرچند با آب کر یا جاری و یا مانند آن باشد، و احتیاط مستحب آن است که هفت بار بشویند.
مسأله ۱۴۴ ـ کوزهای که از گِل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته، اگر در آب کر یا جاری بگذارند، به هر جای آن که آب برسد پاک میشود. و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود، باید بهقدری در آب کر یا جاری بماند که آب به تمام آن فرو رود، و اگر ظرف رطوبتی داشته باشد که از رسیدن آب به باطن آن مانع باشد باید خشکش نمایند، و بعداً در آب کر یا جاری بگذارند.
مسأله ۱۴۵ ـ ظرف نجس را با آب قلیل به دو گونه میتوان آب کشید: یکی آنکه سه مرتبه پر کنند و خالی کنند. دیگر آنکه سه دفعه قدری آب در آن بریزند، و در هر دفعه آب را طوری در آن بگردانند که به جاهای نجس آن برسد و بیرون بریزند.
مسأله ۱۴۶ ـ اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر کنند و خالی کنند پاک میشود. و همچنین است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بریزند بهطوری که تمام اطراف آن را بگیرد، و در هر دفعه آبی که ته آن جمع میشود بیرون آورند. و احتیاط مستحب آن است که در مرتبه دوّم و سوّم ظرفی را که با آن آبها را بیرون میآورند آب بکشند.
مسأله ۱۴۷ ـ اگر مس نجس و مانند آن را آب کنند و آب بکشند، ظاهرش پاک میشود.
مسأله ۱۴۸ ـ تنوری که به بول نجس شده است، اگر یک مرتبه از بالا آب در آن بریزند، بهطوری که تمام اطراف آن را بگیرد پاک میشود، و احتیاط مستحب آن است که این کار را دو مرتبه انجام دهند. و در غیر بول اگر پس از برطرف شدن نجاست یک مرتبه به دستوری که گفته شد آب در آن بریزند کافی است. و بهتر است که گودالی ته آن بکنند تا آبها در آن جمع شود و بیرون بیاورند، بعد آن گودال را با خاک پاک پر کنند.
مسأله ۱۴۹ ـ اگر چیز نجس را یک مرتبه در آب کر یا جاری فرو برند که آب به تمام جاهای نجس آن برسد، پاک میشود. و در فرش و لباس و مانند اینها فشار یا مانند آن از مالیدن یا لگد کردن لازم نیست. و در صورتی که بدن یا لباس متنجّس به بول باشد، بنا بر احتیاط واجب در کر و مانند آن نیز دو مرتبه شستن لازم است، ولی در آب جاری با یکبار شستن پاک میشود.
مسأله ۱۵۰ ـ اگر بخواهند چیزی را که به بول نجس شده با آب قلیل آب بکشند، چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، در صورتی که بول در آن چیز نمانده پاک میشود، مگر در لباس و بدن که باید دو مرتبه روی آنها آب بریزند تا پاک شوند، و در هر حال در شستن لباس و فرش و مانند اینها با آب قلیل باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید. (و غساله آبی است که معمولاً در وقت شستن و بعد از آن چیزی که شسته میشود، خود به خود یا بهوسیله فشار میریزد).
مسأله ۱۵۱ ـ اگر چیزی به بول پسر یا دختر شیرخواری که غذا خور نشده، نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب ـ هرچند کم باشد ـ روی آن بریزند که به تمام جاهای نجس آن برسد پاک میشود، ولی احتیاط مستحب آن است که یک مرتبه دیگر هم آب روی آن بریزند. و در لباس و فرش و مانند اینها فشار لازم نیست.
مسأله ۱۵۲ ـ اگر چیزی به غیر بول نجس شود، چنانچه با برطرف کردن نجاست یک مرتبه آب قلیل روی آن بریزند و از آن جدا شود، پاک میگردد، ولی لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.
مسأله ۱۵۳ ـ اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده در آب کر یا جاری فرو برند بعد از برطرف شدن عین نجاست پاک میشود، ولی اگر بخواهند آن را با آب قلیل آب بکشند باید به هر طور که ممکن است ـ اگرچه با لگد کردن باشد ـ فشار دهند تا غساله آن جدا شود.
مسأله ۱۵۴ ـ اگر ظاهر گندم و برنج و مانند اینها نجس شود، با فرو بردن در کر و جاری پاک میگردد، و با آب قلیل نیز میشود تطهیر کرد. و اگر باطن آنها نجس شود چنانچه آب کر یا جاری به باطن آنها برسد پاک میشوند.
مسأله ۱۵۵ ـ اگر ظاهر صابون نجس شود، میشود آن را تطهیر کرد، ولی اگر باطن آن نجس شود قابل تطهیر نیست. و اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
مسأله ۱۵۶ ـ اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزی مانند اینها نجس شده باشد، چنانچه آن را در کاسه پاک و مانند آن بگذارند و یک مرتبه آب روی آن بریزند و خالی کنند پاک میشود، و اگر در ظرف نجس بگذارند باید سه مرتبه این کار را انجام دهند، و در این صورت ظرف هم پاک میشود. و اگر بخواهند لباس و مانند آن را که فشار لازم دارد در ظرفی بگذارند و آب بکشند، باید در هر مرتبهای که آب روی آن میریزند آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند تا غساله ای که در آن جمع شده بیرون بریزد.
مسأله ۱۵۷ ـ لباس نجسی را که به نیل و مانند آن رنگ شده اگر در آب کر یا جاری فرو برند و آب پیش از آنکه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد، لباس پاک میشود. و اگر با آب قلیل بشویند، چنانچه موقع فشار دادن، آب مضاف از آن بیرون نیاید پاک میشود.
مسأله ۱۵۸ ـ اگر لباسی را در کر یا جاری آب بکشند، و بعد ـ مثلاً ـ لجن آب در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند که جلوگیری از رسیدن آب کرده آن لباس پاک است.
مسأله ۱۵۹ ـ اگر بعد از آب کشیدن لباس و مانند آن خورده گِل یا صابون در آن دیده شود، چنانچه احتمال ندهند که جلوگیری از رسیدن آب کرده آن لباس پاک، ولی اگر آب نجس به باطن گِل یا صابون رسیده باشد، ظاهر گِل و صابون پاک و باطن آنها نجس است و نیز هر چیز نجس، تا عین نجاست را از آن برطرف نکنند پاک نمیشود. ولی اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشکال ندارد، پس اگر خون را از لباس برطرف کنند و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند پاک میباشد.
مسأله ۱۶۰ ـ اگر نجاست بدن را در آب کر یا جاری برطرف کنند، بدن پاک میشود، مگر آنکه بدن به بول نجس شده باشد که در این صورت بنا بر احتیاط واجب با آب کر به یک مرتبه پاک نمیشود، ولی بیرون آمدن و دو مرتبه در آب رفتن لازم نیست، بلکه اگر در زیر آب به آن محل دست بکشند که آب از بدن جدا شود و دو مرتبه آب به بدن برسد کفایت میکند.
مسأله ۱۶۱ ـ غذای نجس که لای دندانها مانده، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد پاک میشود.
مسأله ۱۶۲ ـ اگر موی سر و صورت را با آب قلیل آب بکشند چنانچه مو انبوه نباشد برای جدا شدن غساله لازم نیست فشار دهند؛ زیرا به مقدار متعارف خود به خود جدا میشود.
مسأله ۱۶۳ ـ اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بکشند، اطراف آنجا که متصل به آن است و معمولاً موقع آب کشیدن آب به آنها سرایت میکند، با پاک شدن جای نجس پاک میشود، به این معنی که آب کشیدن اطراف مستقلاً لازم نیست بلکه اطراف و محل نجس با آب کشیدن با هم پاک میشوند، و همچنین است اگر چیز پاکی را پهلوی چیز نجس بگذارند و روی هر دو آب بریزند. پس اگر برای آب کشیدن یک انگشت نجس روی همه انگشتها آب بریزند و آب نجس و همچنین آب پاک به همه آنها برسد، با پاک شدن انگشت نجس، تمام انگشتها پاک میشود.
مسأله ۱۶۴ ـ گوشت و دنبهای که نجس شده، مثل چیزهای دیگر آب کشیده میشود. و همچنین است اگر بدن یا لباس یا ظرف، چربی کمی داشته باشد که از رسیدن آب به آنها جلوگیری نکند.
مسأله ۱۶۵ ـ اگر ظرف یا بدن نجس باشد، و بعد بهطوری چربی شود که از رسیدن آب به آنها جلوگیری کند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بکشند، باید چربی را برطرف کنند تا آب به آنها برسد.
مسأله ۱۶۶ ـ آب شیری که متصل به کر است حکم کر را دارد.
مسأله ۱۶۷ ـ اگر چیزی را آب بکشد و یقین کند پاک شده و بعد شک کند که عین نجاست را از آن برطرف کرده یا نه، باید دوباره آن را آب بکشد تا یقین کند که عین نجاست برطرف شده است.
مسأله ۱۶۸ ـ زمینی که آب در آن فرو میرود مثل زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد، اگر نجس شود با آب قلیل نیز پاک میشود.
مسأله ۱۶۹ ـ زمین سنگفرش و آجر فرش و زمین سختی که آب در آن فرو نمیرود، اگر نجس شود با آب قلیل پاک میگردد، ولی باید بهقدری آب روی آن بریزند که جاری شود، و اگر آبی که روی آن ریختهاند از سوراخی بیرون نرود و در جایی جمع شود، برای پاک شدن آنجا باید آب جمع شده را با پارچهای یا ظرفی بیرون آورند.
مسأله ۱۷۰ ـ اگر ظاهر نمک سنگ و مانند آن نجس شود، با آب قلیل هم پاک میشود.
مسأله ۱۷۱ ـ اگر شکر نجس آب شده را قند بسازند و در آب کر یا جاری بگذارند پاک نمیشود.
۲ ـ زمین:
مسأله ۱۷۲ ـ زمین با چهار شرط کف پا و ته کفش را پاک میکند: اوّل: آنکه زمین پاک باشد. دوّم: آنکه زمین خشک باشد. سوّم: آنکه بنا بر احتیاط لازم نجاست از ناحیه زمین حاصل شده باشد. چهارم: آنکه اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجّس مثل گِلی که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد، به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود، و چنانچه قبلاً عین نجاست برطرف شده باشد با راه رفتن یا مالیدن پا به زمین بنا بر احتیاط لازم پاک نمیشود. و نیز زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد، و با راه رفتن روی فرش، حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس پاک نمیشود.
مسأله ۱۷۳ ـ پاک شدن کف پا و ته کفش نجس، به واسطه راه رفتن روی اسفالت و روی زمین که با چوب فرش شده محلّ اشکال است.
مسأله ۱۷۴ ـ برای پاک شدن کف پا و ته کفش بهتر است مقدار پانزده ذراع دست ( از آرنج تا سر نوک انگشت وسط دست را ذراع گویند، که گفته شده است در انسانهای متوسط القامه چیزی برابر ۴۶ سانتیمتر میباشد) یا بیشتر راه بروند، اگرچه به کمتر از پانزده ذراع یا مالیدن پا به زمین، نجاست برطرف شود.
مسأله ۱۷۵ ـ لازم نیست کف پا و ته کفش تر باشد، بلکه اگر خشک هم باشد به راه رفتن پاک میشود.
مسأله ۱۷۶ ـ بعد از آنکه کف پا یا ته کفش نجس به راه رفتن پاک شد مقداری از اطراف آن هم که معمولاً به گلآلوده میشود پاک میگردد.
مسأله ۱۷۷ ـ کسی که با دست و زانو راه میرود، اگر کف دست یا زانوی او نجس شود، پاک شدن آن با راه رفتن محلّ اشکال است. و همچنین است ته عصا، و ته پای مصنوعی، و نعل چهار پایان، و چرخ اتومبیل و درشکه و مانند اینها.
مسأله ۱۷۸ ـ اگر بعد از راه رفتن، بو یا رنگ یا ذرّههای کوچکی از نجاست که دیده نمیشوند، در کف پا یا ته کفش بمانند اشکال ندارد، اگرچه احتیاط مستحب آن است که بهقدری راه بروند که آنها هم برطرف شوند.
مسأله ۱۷۹ ـ توی کفش به واسطه راه رفتن پاک نمیشود. و پاک شدن کف جوراب به واسطه راه رفتن محلّ اشکال است، مگر اینکه کف آن از چرم یا مانند آن باشد و راه رفتن با آن نیز متعارف باشد.
۳ ـ آفتاب:
مسأله ۱۸۰ ـ آفتاب زمین و ساختمان و دیوار را با پنج شرط پاک میکند: اوّل: آنکه آن چیز بهطوری تر باشد که اگر چیز دیگر به آن برسد تر شود، پس اگر خشک باشد باید بهوسیلهای آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند. دوّم: آنکه عین نجاست در آن چیز باقی نمانده باشد. سوّم: آنکه چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند، آن چیز پاک نمیشود، ولی اگر ابر بهقدری نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، اشکال ندارد. چهارم: آنکه آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشک کند، پس اگر مثلاً چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشک شود، پاک نمیگردد، ولی اگر طوری باشد که خشک شدن به آفتاب مستند باشد اشکال ندارد. پنجم: آنکه آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، یک مرتبه خشک کند، پس اگر یک مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشک کند و دفعه دیگر زیر آن را خشک نماید، فقط روی آن پاک میشود و زیر آن نجس میماند.
مسأله ۱۸۱ ـ آفتاب حصیر نجس را پاک میکند، ولی اگر با نخ بافته شده باشد نخها را پاک نمیکند، و همچنین پاک شدن درخت، گیاه، و در و پنجره به واسطه آفتاب محلّ اشکال است.
مسأله ۱۸۲ ـ اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شک کند که زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، یا تری آن به واسطه آفتاب خشک شده یا نه، آن زمین نجس است، و همچنین است اگر شک کند که عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، و اگر شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، پاک شدن محلّ اشکال است.
مسأله ۱۸۳ ـ اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد، و بهوسیله آن طرفی که آفتاب به آن نتابیده نیز خشک شود، بعید نیست هر دو طرف پاک شود، ولی اگر یک روز ظاهر دیوار یا زمین را خشک کند، و روز دیگر باطن آن را، فقط ظاهر آن پاک میشود.
۴ـ استحاله:
مسأله ۱۸۴ ـ اگر جنس چیز نجس بهطوری عوض شود که به صورت چیز پاکی درآید پاک میشود، مثل آنکه چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود، ولی اگر جنس آن عوض نشود مثل آنکه گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند پاک نمیشود.
مسأله ۱۸۵ ـ کوزه گِلی و مانند آن که از گِل نجس ساخته شده، نجس است، و اما زغالی که از چوب نجس درست شده چنانچه هیچیک از خواص حقیقت سابقه در آن نباشد، پاک است، و اگر گِل نجس با آتش مبدل به سفال یا آجر شود ـ بنا بر احتیاط واجب ـ نجس است.
مسأله ۱۸۶ ـ چیز نجسی که معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.
۵ ـ انقلاب:
مسأله ۱۸۷ ـ اگر شراب به خودی خود یا به واسطه ریختن چیزی مثل سرکه و نمک در آن سرکه شود، پاک میگردد.
مسأله ۱۸۸ ـ شرابی که از انگور نجس و مانند آن درست کنند، یا نجاست دیگری به آن برسد، به سرکه شدن پاک نمیشود.
مسأله ۱۸۹ ـ سرکهای که از انگور و کشمش و خرمای نجس درست کنند، نجس است.
مسأله ۱۹۰ ـ اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و سرکه بریزند، ضرر ندارد، بلکه ریختن خیار و بادنجان و مانند اینها در آن اگرچه پیش از سرکه شدن باشد نیز اشکال ندارد، مگر اینکه پیش از سرکه شدن مسکر شده باشد.
مسأله ۱۹۱ ـ آب انگوری که به آتش یا به خودی خود جوش بیاید، حرام میشود، و اگر آنقدر بجوشد که دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند، حلال میشود، و اگر ثابت شود که مستکننده است چنانچه بعضی در صورتی که خود به خود جوش بیاید گفتهاند تنها با سرکه شدن حلال میشود.
مسأله ۱۹۲ ـ اگر دو قسمت آب انگور بدون جوش آمدن کم شود، چنانچه باقیمانده آن جوش بیاید اگر عرفاً به آن آب انگور بگویند نه شیره، بنا بر احتیاط لازم حرام است.
مسأله ۱۹۳ ـ آب انگوری که معلوم نیست جوش آمده یا نه، حلال است، ولی اگر جوش بیاید تا انسان یقین نکند که دو قسمت آن کم شده، حلال نمیشود.
مسأله ۱۹۴ ـ اگر مثلاً در یک خوشه غوره مقداری انگور باشد، چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته میشود آب انگور نگویند و بجوشد، خوردن آن حلال است.
مسأله ۱۹۵ ـ اگر یک دانه انگور در چیزی که با آتش میجوشد بیفتد و بجوشد و مستهلک نشود، فقط خوردن آن دانه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ حرام است.
مسأله ۱۹۶ ـ اگر بخواهند در چند دیگ شیره بپزند، جایز نیست کفگیری را که در دیگ جوش آمده زدهاند، در دیگی که جوش نیامده بزنند.
مسأله ۱۹۷ ـ چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید حلال است.
۶ ـ انتقال:
مسأله ۱۹۸ ـ اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن میکند، حیوانی که عرفاً خون ندارد آن را بمکد بهطوری که در معرض آن باشد که جذب بدن آن حیوان گردد ـ همان طوری که پشه از بدن انسان یا حیوان میمکد ـ آن خون پاک میشود، و این را انتقال میگویند. و اما خونی که زالو از انسان برای معالجه میمکد چون معلوم نیست جزء بدن او میشود نجس است.
۷ ـ اسلام:
مسأله ۱۹۹ ـ اگر کافر شهادتین بگوید ـ یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الأنبیاء شهادت بدهد، به هر لغتی که باشد ـ: مسلمان میشود. و چنانچه قبلاً محکوم به نجاست بوده بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است. ولی اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او بوده، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد، بلکه اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد، احتیاط واجب آن است که جای آن را آب بکشد.
مسأله ۲۰۰ ـ اگر موقعی که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد چه آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او باشد چه نباشد، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید از آن اجتناب کند.
مسأله ۲۰۱ ـ اگر کافر شهادتین بگوید، و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است، ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده و رفتار و گفتار خلاف شهادتین دارد، نجس است.
۸ ـ تبعیت:
مسأله ۲۰۲ ـ تبعیت آن است که چیز نجسی به واسطه پاکی چیز دیگر پاک شود.
مسأله ۲۰۳ ـ اگر شراب سرکه شود، ظرف آن هم تا جایی که شراب موقع جوش آمدن به آنجا رسیده پاک میشود. و کهنه و چیزی هم که معمولاً روی آن میگذارند اگر با آن نجس شده، پاک میگردد. ولی اگر پشت ظرف به آن شراب آلوده شود، احتیاط واجب آن است که بعد از سرکه شدن شراب از آن اجتناب کنند.
مسأله ۲۰۴ ـ بچه کافر به تبعیت در دو مورد پاک میشود:
۱ـ کافری که مسلمان شود، طفل او در پاکی تابع اوست، و همچنین اگر جدّ طفل یا مادر یا جدّه او مسلمان شوند. ولی حکم به طهارت در این مورد مشروط به آن است که بچه همراه آن تازه مسلمان و در کفالت او باشد، و همچنین کافری نزدیکتر از او همراه آن بچه نباشد.
۲ ـ طفل کافری که به دست مسلمانی اسیر گردد، و پدر یا یکی از اجداد همراه او نباشد. در این مورد پاکی طفل به تابعیت مشروط به این است که طفل در صورت ممیز بودن، اظهار کفر ننماید.
مسأله ۲۰۵ ـ تخته یا سنگی که روی آن، میت را غسل میدهند، و پارچهای که با آن عورت میت را میپوشانند، و دست کسی که او را غسل میدهد، تمام این چیزها که با میت شسته شده است بعد از تمام شدن غسل، پاک میشود.
مسأله ۲۰۶ ـ کسی که چیزی را آب میکشد، بعد از پاک شدن آن چیز دست او هم که با آن چیز شسته شده پاک میشود.
مسأله ۲۰۷ ـ اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل آب بکشند و بهاندازه معمول فشار دهند تا آبی که با آن شسته شده جدا شود، آبی که در آن میماند پاک است.
مسأله ۲۰۸ ـ ظرف نجس را که با آب قلیل آب میکشند، بعد از جدا شدن آبی که برای پاک شدن با آن شسته شده، آب کمی که در آن میماند پاک است.
۹ ـ برطرف شدن عین نجاست:
مسأله ۲۰۹ ـ اگر بدن حیوان به عین نجس مثل خون، یا متنجّس مثل آب نجس آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شوند، بدن آن حیوان پاک میشود، و همچنین باطن بدن انسان که مثل توی دهان و بینی و گوش باشد با ملاقات نجاست خارجی نجس میشود، و با از میان رفتن آن پاک میگردد. و اما نجاست داخلی مانند خونی که از لای دندان بیرون میآید موجب نجس شدن باطن بدن نمیشود، و همچنین ملاقات چیز خارجی در باطن بدن با نجاست داخلی، آن چیز را نجس نمیکند، بنابراین اگر دندان عاریه در دهان با خونی که از لای دیگر دندانها بیرون آمده ملاقات کند، آب کشیدن آن لازم نیست، ولی اگر با غذای نجس ملاقات کند آب کشیدن آن لازم است.
مسأله ۲۱۰ ـ اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، غذا به ملاقات با خون نجس نمیشود.
مسأله ۲۱۱ ـ مقداری از لبها و پلک چشم که موقع بستن، روی هم میآید حکم باطن را دارد، پس چنانچه با نجاست خارجی ملاقات کند آب کشیدن آن لازم نیست، ولی جایی را که انسان نمیداند از ظاهر بدن است یا باطن آن، اگر با نجاست خارجی ملاقات کند لازم است آن را آب بکشد.
مسأله ۲۱۲ ـ اگر گرد و خاک نجس به لباس و فرش خشک و مانند اینها بنشیند، چنانچه طوری آنها را تکان دهند که مقدار متیقن از گرد و خاک نجس که در آن بوده بریزد آن لباس و فرش پاک است و شستن لازم نیست.
۱۰ـ استبراء حیوان نجاستخوار:
مسأله ۲۱۳ ـ بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده، نجس است. و اگر بخواهند پاک شود، باید آن را استبراء کنند یعنی تا مدّتی نگذارند نجاست بخورد، و غذای پاک به آن بدهند که بعد از آن مدّت دیگر نجاستخوار به آن نگویند، و احتیاط مستحب آن است که شتر نجاستخوار را چهل روز، و گاو را بیست روز، و گوسفند را ده روز، و مرغابی را هفت روز یا پنج روز، و مرغ خانگی را سه روز، از خوردن نجاست جلوگیری کنند، هرچند پیش از گذشت این مدت به آنها نجاستخوار گفته نشود.
۱۱ ـ غائب شدن مسلمان:
مسأله ۲۱۴ ـ اگر بدن یا لباس یا چیز دیگری مانند ظرف و فرش در اختیار مسلمان بالغ، یا تمیز دهنده طهارت و نجاست باشد و نجس شود و آن مسلمان غائب گردد، چنانچه انسان احتمال عقلائی دهد که او آن چیز را آب کشیده است پاک میباشد.
مسأله ۲۱۵ ـ اگر انسان یقین یا اطمینان پیدا کند که چیزی که نجس بوده پاک شده است، یا دو نفر عادل بر پاک شدن آن شهادت دهند، و مورد شهادت آنان سبب پاک شدن باشد، آن چیز پاک است، مثلاً شهادت دهند به اینکه لباس آلوده به بول دو مرتبه شسته شده، و همچنین است اگر کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده، و مورد اتهام هم نباشد، یا مسلمانی چیز نجسی را به منظور پاک شدن آب کشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.
مسأله ۲۱۶ ـ کسی که وکیل شده است لباس، را آب بکشد، اگر بگوید آب کشیدم و انسان به گفته او اطمینان پیدا کند، آن لباس پاک است.
مسأله ۲۱۷ ـ انسان وسواس که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمیکند، اگر به همان نحوی که افراد متعارف آب میکشند رفتار نماید کفایت میکند.
۱۲ ـ رفتن خون متعارف:
مسأله ۲۱۸ ـ خونی که در داخل بدن ذبیحه بعد از کشتن آن به طریق شرعی باقی میماند، چنانچه خون به مقدار متعارف خارج شده باشد پاک است.
مسأله ۲۱۹ ـ حکم سابق ـ بنا بر احتیاط واجب ـ مختص به حیوان حلالگوشت است، و در حیوان حرامگوشت جاری نیست.