پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
   

حضرت آیت الله بطحائی در گفت و گو با هفته نامه حریم امام – زخم زبان کشنده تر از شمشیر است

بسم الله الرحمن الرحیم

حریم امام – زخم زبان کشنده تر از شمشیر است

گفت و گویی به مناسبت میلاد باسعادت حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) با آیت الله سید هاشم بطحائی

آیت الله سید هاشم بطحائی در توصیف ماه مبارک رمضان و نیز مظلومیت امام حسن مجتبی (علیه السلام) نکاتی را در این مصاحبه برشمرد.

حریم امام : در مورد شخصیت امام مجتبی – علیه السلام – سخن بسیار گفته شده، می خواهیم فرازی از شخصیت و تحلیل شرایط زمانه ایشان را از زبان شما بشنویم.

قبل از آن که وارد بحث پیرامون حضرت مجتبی (علیه السلام) شویم که میلاد مسعودش در ماه مبارک رمضان است، چند جمله ای راجع به اهمیت ماه رمضان داشته باشیم. خدای متعالی برای بیمه شدن انسان از شر شیطان و نفس اماره که در محاصره این دو دشمن بسیار قوی قرار گرفته است (نفس اماره دشمن دیرینه داخلی و شیطان دشمن خارجی ) و با توجه به اینکه ضعیف هم به دنیا آمده، یکی از دژهای مهم را ماه رمضان قرار داده است که می فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ ، روزه را برای شما وقایه و دژ است؛ چون شخص روزه دار سعی می کند زبان، چشم و گوشش را از لهو ولعب و حرام حفظ کند تا در امان باشد. طبعاً با این مراقبت های همه جانبه در دژی قرار گرفته است که این دژ از ناحیه ماه رمضان حاصل می شود. در روایت است که کسی که ماه رمضان را درک کند و آمرزیده نشود، شقی خواهد بود.

امیدواریم که همه برادران  خواهران فرصت طلایی ماه مبارک رمضان را از دست ندهند که عمر کوتاه است و پیک حق در کمین.

و اما در رابطه با حضرت مجتبی سلام الله علیه ؛ ایشان اولین فرزند پسری امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. در عرب رسم است که کنیه را با نخستین فرزند آن شخص انتخاب می کنند؛ به همین جهت کنیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) « ابوالحسن » است. علی رغم آن چه که جاهلیت منتظر بود تا پیغمبر ( صلی الله علیه وآله ) ابتر باشد که قرآن فرمود: إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ،

هنگامی که حضرت مجتبی (علیه السلام) در نیمه ماه رمضان سال دوم هجری ( برخی هم سوم هجری  را گفته اند ) در مدینه منوره در بیت نبوت و ولایت دیده به جهان گشود، در حقیقت مشتی بر دهان آن حسودانی بود که فکر می کردند که پیغمبر ، ابتر است.

از این جهت مورد توجه رسول اکرم و خانواده ایشان بود تا سال چهلم هجری در ایامی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کوفه حکومت می کردند، خدمت گذار و یار پدرشان بودند. بعد از شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) امامت و تمام وظایف محوله به ایشان منتقل گردید؛ حکومت ظاهری حضرت مجتبی (علیه السلام) خیلی کوتاه بود؛ برخی دو ماه ذکر کرده اند و برخی چهار ماه. علیت این کوتاهی نادانی مردم از یک طرف و تزویر و زور دشمن قدار یعنی معاویه که در موصل عراق در مقابل امام مجتبی (علیه السلام) لشکر کشی کرده بود از طرف دیگر می باشد.

معاویه از راه های مختلفی وارد شد. حضرت مجتبی (علیه السلام) دوازده هزار نیرو از مدینه ، عراق و بصره تحت فرماندهی قیص بن سعدبم عباده گسیل کرد. قیص بن سعد فرزند یکی از انصار به نام سعدبن عباده بود که مردی انقلابی و باوفا بود.

وقتی مقام معظم رهبری می فرماید که انقلابی باشید یعنی مانند سعدبن عباده باشید که به آن ارزش هایی که پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه وآله ) آورده بود و امیرالمؤمنین (علیه السلام)  به اجرا گذاشت پای بند بود. از این جهت یک انقلابی استوار بود.

امام مجتبی (علیه السلام)  عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب که پسر عموی خودش بود را نیز معاون قیص بن سعد عباده قرار داد. معاویه احساس کرد در میدان رزم ممکن است شکست بخورد ، زیرا سربازان امام حسن مجتبی (علیه السلام) به پشتوانه ی عقیده می جنگیدند. کسی که پشتوانه اش عقیده نهادینه است پیش می رود ولی کسی که پشتوانه اش پول است از کشته شدن می گریزد به همین دلیل معاویه از طریق تزویر وارد شد ؛ نخست هزار هزار دینار ( یعنی یک میلیون دینار ) به قیص بن سعد عباده پیشنهاد کرد که در آن زمان پول زیادی بوده است. قیص با تمام شهامت و انقلابی پاسخ داد: می خواهی دینم را به دنیای تو بفروشم؟ محال است . معاویه از قیص مأیوس شد و به سراغ عبیدالله بن عباس رفت و همین پیشنهاد را به او داد. این که قیص جزء انصار بود و عبیدالله جزء مهاجرین و با امیرالمؤمنین نیز نسبت داشت ، اما این دنیای خوش ظاهر پوچ او را فریب داد؛

رگ رگ است این آب شیرین و آب شور   —–         در خلایق می رود تا نفخ سور

حریم امام – پس گام اولی که معاویه برای تضعیف لشکریان امام (علیه السلام) برداشت از طریق زر بود. گام دوم را چی می دانید؟

گام دوم که امروز نیز ما با آن مواجه هستیم این بود که به قیص بن سعد پیام داد که حسن بن علی با ما بیعت کرده و تو کاسه ی داغ تر از آش نباشد و این روی نیروها اثر گذاشت. از آن طرف هم به حسن بن علی (علیه السلام) و نیروهایش نیز منعکس کرد که قیص با معاویه صلح کرده. با چنین حیله ای نیروهای قیص را مأیوس کرد. از طرفی معاویه ، مغیره بن شبب و چند نفر دیگر از مزورین را نزد امام مجتبی (علیه السلام) فرستاد که به حضرت بگویند نیروهای ایشان به معاویه ملحق شده و دیگر کسی را ندارد ؛ پس برای چه بجنگد؛ بنابراین بهتر است که خونریزی نشود.

امروز نیز همان برنامه در حال اجراست. آمدند به تعبیری به امام مجتبی (علیه السلام) گفتند که آیا حقوق بشر ایجاب می کند وقتی همه اهل آشتی و دوستی هستند شما حاضر به ریختن خون مسلمان ها شوید؟! ایشان نیز وقتی متوجه شد که دیگر پشتیبانی ندارد، ناگزیر شد که آتش بس را پذیرفتند.

حریم امام – در این جا ما شاهد یک صبری که از درون برای امام کشنده است ولی در بیرون به امید سازندگی و پایداری دین اسلام و تشیع می باشد هستیم. این صبر ناشی از چه بود؟ در واقع چه عواملی دست به دست هم داد تا حضرت این تلخی و ناکامی را با صبر دنبال کنند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا – همان طور که قیام حسین بن علی (علیه السلام) بر حق و به نفع اسلام بود ، صلح حسن بن علی (علیه السلام) نیز به جا و به نفع اسلام بود. چرا امام مجتبی (علیه السلام) پذیرفت؟ چون معاویه تظاهر به اسلام می کرد.

در جنگ صفین معاویه با راهنمایی عمروعاص قرآن ها را بر سر نیزه کرد و مردم ماندند که هر دو دم از خدا و پیغمبر می زنند، پس چه کسی بر حق است! در این بین یک عده که مردد و سرگردان بودند متوجه عماریاسر شدند که پیغمبر ( صلی الله علیه وآله ) به او فرموده بود: آن کس که تو را می کشد ، ستمگر و ظالم است . متوجه شدند عمار طرفدار علی (علیه السلام)و قاتلش معاویه است و فهمیدند معاویه باطل و علی (علیه السلام) بر حق است. بنابراین جو و اوضاع به گونه ای بود که مردم نمی توانستند خوب تشخیص دهند؛ از این جهت می طلبید که امام مجتبی (علیه السلام) فعلا دست نگه دارد تا این راه ادامه پیدا کند اما در زمان امام حسین (علیه السلام) ، پسر معاویه رسما تیشه به دست گرفت و شجره طیبه اسلام را از بیخ و بن هدف قرار داد با این تعبیر که – حکومت مانند گویی است که روزی دست بنی هاشم بود و امروز هم دست ماست؛ وحی جبرئیل ، قرآن و پیغمبری دروغ است – اینجا بود که حسین بن علی (علیه السلام) به آب و آتش زد که حتی طفل شش ماه اش را به عنوان یک رزمنده به میدان آورد.

حریم امام – یک نکته هم پیرامون سخاوت و کرامت حضرت بفرمایید.

سجیه این خانواده ، کرم بود. حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) سالی دو بار دارایی اش را بین فقرا تقسیم می کرد. چندین سفر پای پیاده به مکه مشرف شدند. باید بگوییم اگر زخم زبان هایی که به حسن بن علی (علیه السلام) زده شد کشنده تر از آن شمشیرهایی که بر پیکر حسین بن علی (علیه السلام) وارد شد نبود ، کمتر نیست.

ایشان برای خدا و بقای دین ، تمام حرف ها را تحمل کرد. بعضی از همان کسانی که صحنه را خالی کردند و ایشان را تنها گذاشتند سر راه می نشستند و حضرت را این گونه خطاب می کردند: – السلام علیک یا مذل المؤمنین – حضرت این ها را می شنید ولی به خاطر خدا عکس العملی نشان نمی داد. ۲۷ خرداد ۱۳۹۵