ویژگی های جامعه مدنی در برابر جامعه بربر
جامعه اصولاٌ به دو بخش متمدن که جامعه مدنی نامیده می شود و بربر که وحشی و غیرمتمدن شناخته شده تقسیم می گردد البته عده ای نیز حدّ وسط هستند که نه می تواند آن ها را متمدن و نه بربر نامید بلکه نیمی از آداب و رسوم جامعه مدنی را دارند و در عین حال از روش خشن و سنت سیئه جامعه بربر نیز برخوردار هستند در هر حال بحث درباره شناخت و شناسایی دو قطب متضاد جامعه که اکثریت آن را تشکیل می دهند یعنی جامعه مدنی و بربر است. بدیهی است که قضاوت آحاد جامعه بربر نسبت به خودشان که از آداب و رسوم بندگی الهی و سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام بهره ای ندارند آن است که – ما متجدد و فرهنگ مداریم – در حالی که قضاوت خود انسان درباره خویش از باب – حبّ الشی یعمی و یصم – حاضر نیست بزرگ ترین عیب خود را به حساب بیاورد و اصولا او مدعی است و مدعی نمی تواند قاضی باشد بلکه قاضی باید یک مقام بی طرف و با معیارهای شناخته شده الهی تطبیق داده شود . قرآن با شناخت آفرینش که از بشر دارد درباره جامعه قانون گریز(هرچند دارای زندگی مادی به روز باشند اما بربر است) خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا (فرقان / ۴۴) تو گمان می کنی بیشتر این ها گوش شنوا دارند و خردورزند؛ نیستند آن ها مگر مانند چهارپایان بلکه گمراه تر . یعنی به ظاهر آراسته آن ها نگاه نکن بلکه به رفتار و گفتار آن ها نگاه کن ببین چقدر از احکام و دستورات آفریدگار خود به دور هستند نه حریم را رعایت می کنند و نه به حرام توجه دارند بلکه خودسر و خودکام مانند چهارپایان فقط به خوراک و گشت و گذار و … روزگار خود را سپری می کنند بلکه از حیوانات نیز بدتر هستند زیرا حیوانات، ابزار محاسبه چون عقل را ندارند و تنها شهوت جسمانی دارند لکن اینان در کنار عامل نفسانی دارای عقل وحیانی نیز هستند لیکن عملا از آن خبری نیست و همچنان با غلبه خواسته های نفسانی زندگی می کنند چنانکه زنانشان دارای حجاب و عفت نیستند و مردانشان نیز تقوی و غیرت ندارند و مجالسشان هم با عیش و نوش های نامشروع همراه است و در حشر و نشرشان حریمی ندارند و حدود بین محارم و نامحرمان را از بین برده اند. این ویژگی های جامعه بربر است لکن جامعه مدنی و متمدن به تمدن قرآنی و متاسی به سنت نبوی صلی الله علیه وآله و علوی علیه السلام و فاطمی علیها السلام درست عکس جامعه بربر می باشد ولذا زنان و مردانشان در تمام شئون زندگی مقید به رعایت حدود الهی و متاسی به سنت نبوی صلی الله علیه وآله است دلیل آن هم روشن است برای اینکه جامعه مدنی، زندگی دنیا را موقت و گذرگاهی برای ابدیت می داند و احتیاج به استدلال هم نیست زیرا غافله پیوسته در حال کوچ است و عده ای در حال عبور از این عالم به عالم دیگری هستند و عده ای نیز در نوبت در حالی که برخی در غفلت به سر می برند همچنان که حافظ عارف می گوید – مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم – جرس فریاد میدارد که بربندید محملها و نیز می گوید – یوند عمر بسته به مویی است هوش دار – غمخوار خویش باش غم روزگار چیست؟ و دیگری می گوید – الا یا خیمگی! خیمه فروهل- که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل در جامعه مدنی سیره زنان بر عفت و حجاب و دوری گزیدن از نامحرم و با علم و تدبیر مدیریت در خانه و تربیت فرزندان برومند و لایق است که عمدتاً زیربنای جامعه مستحکم و عزت منش در گرو مادران پاک دامن و با عطوفت می باشد . بدیهی است فرزندانی که در دامن ها عفیف و نجیب و با حجاب رشد پیدا می کنند نه تنها مایه عزت و آبروی خانواده هستند که خدمت گذار و دست یار و مشکل گشای جامعه نیز خواهند بود متقابلاً فرزندانی که در دامن های بی حجاب و بی عفت و بی قید به احکام الهی و حقوق خانوداگی تربیت می شوند نه تنها برای خانواده عنصر مفیدی نیستند بلکه عضوی مضر و سربار جامعه خواهند بود اینجاست که به اهمیت تقسیم و محیط فعالت مرد و زن از دید اسلام پی میبریم. از امام صادق علیه السلام روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله پس از ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام کارهای درون خانه را به عهده فاطمه زهرا سلام الله علیها گذارد و کارهای بیرون منزل را وظیفه امیرالمؤمنین علی علیه السلام ذکر کرد. حضرت فاطمه سلام الله علیها وقتی که برنامه تقسیم کار را از پدر شنید می گوید: از اینکه رسول خدا صلی الله علیه وآله مرا در تحمل کار، هم ردیف مردان قرار داد به اندازه ای خوشحال شدم که فقط خدا می داند ( وسائل / کتاب نکاح / باب ۸۹ / حدیث ۱) روشن است محیط خارج از خانه اعم از بازار و اداره و … همه و همه مقدمات فراهم آوری معاشی سالم برای زندگی آبرو مند و ثمر بخش است و محیط خانه نیز در راستا ی به کار گیری اهداف فعالت های خارج از منزل، در ثمربخشی نقش بسیار مهم و قابل توجهی دارد و نکته قابل ذکر آن است که، این مهم بدون مدیریت بانوی خانه ممکن نخواهد بود زیرا در جامعه ای که مرد و زن آن، تنها تولید مثل دارند و هر دو، روانه بازار کار هستند و فرزندان بدون حضور مادر در کنارشان به دور از عطوفت و مهربانی مادرانه، بزرگ می شوند نه تنها از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار نیستند بلکه فارغ از مهر و محبت و وفا می باشند و حتی عقده دار می باشند و احساس کمبود می کنند و خود را طلبکار از جامعه می دانند غافل از اینکه این کم بود به خاطر قصور یا تقصیر والدین است که هر دو، محیط خانه و خانه داری که حق عطوفت بخشی و رهنمود دهی به فرزندان است را رها کرده و این حق سرنوشت ساز را که سفارش اسلام است را زیر پا گذاشتند. امید است جامعه اسلامی ما در شکوفایی جامعه مدنی با ویژگی هایش الگویی برای دیگران باشند.