مسأله ۷۶ ـ نجاسات یازده چیز است:
اوّل: بول.
دوّم: غائط.
سوّم: منی.
چهارم: مردار.
پنجم: خون.
ششم: سگ.
هفتم: خوک.
هشتم: کافر.
نهم: شراب.
دهم: عرق حیوان نجاستخوار.
یازدهم: عرق جنب از حرام.
۱، ۲ ـ بول و غائط:
مسأله ۷۷ ـ بول و غائط انسان و هر حیوان حرامگوشتی که خون جهنده دارد یعنی اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن میکند، نجس است. و غائط حیوان حرامگوشتی که خون آن جستن نمیکند مثل ماهی حرامگوشت، و همچنین فضله حیوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند پاک است، ولی از بول حیوان حرامگوشت که خون جهنده ندارد باید ـ بنا بر احتیاط لازم ـ اجتناب کرد.
مسأله ۷۸ ـ بول و فضله پرندگان حرامگوشت اقوی نجاست است.
مسأله ۷۹ ـ بول و غائط حیوان نجاستخوار نجس است، و همچنین است بول و غائط بچه بزی که شیر خوک خورده ـ به تفصیلی که در احکام خوردنیها و آشامیدنیها خواهد آمد ـ یا حیوانی که انسان با آن نزدیکی نموده است.
۳ ـ منی:
مسأله ۸۰ ـ منی مَرد، و هر حیوان مذکر حرامگوشتی که خون جهنده دارد نجس است، و رطوبتی که از زن با شهوت خارج میشود و موجب جنابت او است در حکم منی است و بنا بر احتیاط واجب باید از منی حیوان مذکر حلالگوشتی که خون جهنده دارد اجتناب شود.
۴ ـ مردار:
مسأله ۸۱ ـ مردار انسان و حیوانی که خون جهنده دارد نجس است، چه خودش مرده باشد، یا به غیر دستوری که در شرع معین شده آن را کشته باشند. و ماهی چون خون جهنده ندارد، اگرچه در آب بمیرد پاک است.
مسأله ۸۲ ـ چیزهایی از مردار مثل پشم و مو، و کرک و استخوان و دندان، که روح ندارند، پاک است.
مسأله ۸۳ ـ اگر از بدن انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد، در حالی که زنده است، گوشت یا چیز دیگری را که روح دارد جدا کنند، نجس است.
مسأله ۸۴ ـ اگر پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر بدن را بکنند چنانچه روح نداشته باشد و به آسانی کنده شود، پاک است.
مسأله ۸۵ ـ تخممرغی که از شکم مرغ مرده بیرون میآید پاک است هرچند پوست روی آن سفت نشده باشد، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
مسأله ۸۶ ـ اگر برّه و بزغاله پیش از آنکه علفخوار شوند بمیرند، پنیرمایهای که در شیردان آنها میباشد پاک است، ولی چنانچه ثابت نشود که مایع است باید ظاهر آن را ـ که با بدن میته ملاقات کرده است ـ بشویند.
مسأله ۸۷ ـ داروها، عطر، روغن، واکس و صابون که از کشورهای غیر اسلامی میآوردند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاک است.
مسأله ۸۸ ـ گوشت، پیه و چرمی که احتمال آن برود از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده پاک است، ولی اگر از دست کافر گرفته شود یا اینکه دست مسلمانی باشد که از کافر گرفته و رسیدگی نکرده که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده یا نه، خوردن آن گوشت و پیه حرام است و نماز در آن چرم جایز نیست، و آنچه از بازار مسلمانها، یا از مسلمانی گرفته شود و معلوم نباشد که از کافر گرفته شده، یا اینکه احتمال آن برود که تحقیق کرده اگرچه از کافر گرفته باشد خوردن آن گوشت و پیه نیز جایز است، مشروط بر اینکه آن مسلمان در آن تصرفی بکند که مختص گوشت حلال است، مانند اینکه برای خوردن بفروشد.
۵ ـ خون:
مسأله ۸۹ ـ خونی که از انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد ـ یعنی حیوانی که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن میکند ـ بیرون بیاید نجس است، پس خون حیوانی که مانند ماهی و پشه خون جهنده ندارد پاک میباشد.
مسأله ۹۰ ـ اگر حیوان حلالگوشت را به دستوری که در شرع معین شده بکشند و خون آن به مقدار لازم بیرون آید، خونی که در بدنش میماند پاک است. ولی اگر به علت نفس کشیدن یا به واسطه اینکه سر حیوان در جای بلند بوده خون به بدن حیوان برگردد، آن خون نجس است.
مسأله ۹۱ ـ احتیاط واجب آن است که از زرده تخم مرغی که ذرّهای خون در آن میباشد اجتناب شود.
مسأله ۹۲ ـ خونی که گاهی موقع دوشیدن شیر دیده میشود نجس است، و شیر را نجس میکند.
مسأله ۹۳ ـ اگر خونی که از لای دندانها میآید به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین برود، اجتناب از آب دهان لازم نیست.
مسأله ۹۴ ـ خونی که به واسطه کوبیده شدن، زیر ناخن یا زیر پوست میمیرد، اگر طوری شود که دیگر به آن خون نگویند پاک، و اگر به آن خون بگویند و ظاهر گردد نجس است. پس چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود بهطوری که خون جزء ظاهر بدن حساب شود، اگر بیرون آوردن خون و تطهیر محل جهت وضو یا غسل مشقت زیاد دارد باید تیمّم نماید.
مسأله ۹۵ ـ اگر انسان نداند که خون زیر پوست مرده یا گوشت به واسطه کوبیده شدن به آن حالت در آمده، پاک است.
مسأله ۹۶ ـ اگر موقع جوشیدن غذا ذرّهای خون در آن بیفتد، تمام غذا و ظرف آن ـ بنا بر احتیاط لازم ـ نجس میشود، و جوشیدن، و حرارت، و آتش، پاککننده نیست.
مسأله ۹۷ ـ زردابهای که در حال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا میشود، اگر معلوم نباشد که با خون مخلوط است، پاک میباشد.
۶، ۷ ـ سگ و خوک:
مسأله ۹۸ ـ سگ و خوک نجساند، حتی مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبتهای آنها.
۸ ـ کافر:
مسأله ۹۹ ـ کسی که معترف به خدا یا به یگانگی او نباشد و همچنین غُلات (آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده، یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب ـ یعنی آنهایی که به ائمه علیهم السلام اظهار دشمنی مینمایند ـ نجساند، و همچنین است کسی که نبوّت یا یکی از ضروریات دین، مانند نماز و روزه را منکر شود، اگر به نحوی باشد که مستلزم تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله بشود هرچند فیالجمله. و اما اهل کتاب ـ یعنی یهود و نصاری و مجوس ـ محکوم به طهارتاند.
مسأله ۱۰۰ ـ تمام بدن کافر، حتی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است.
مسأله ۱۰۱ ـ اگر پدر و مادر و جدّ و جدّه بچه نابالغ کافر باشند، آن بچه هم نجس است، مگر در صورتی که ممیز و مظهر اسلام باشد، که در این صورت پاک است. و اگر از پدر و مادر خود روگردان و به مسلمانها تمایل داشته باشد، و یا در حال تحقیق و بررسی باشد، حکم به نجاستش مشکل است و اگر پدر و مادر و جدّ و جدّه، یکی از اینها مسلمان باشد، بچه پاک است.
مسأله ۱۰۲ ـ کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، و نشانهای هم بر اسلامش نباشد، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.
مسأله ۱۰۳ ـ شخصی که به یکی از دوازده امام علیهم السلام از روی دشمنی دشنام دهد، نجس است.
۹ ـ شراب:
مسأله ۱۰۴ ـ شراب نجس است، و غیر آن از چیزهایی که انسان را مست میکند نجس نیست.
مسأله ۱۰۵ ـ الکل ـ چه صنعتی چه طبی ـ در صورتی که مست کننده باشد نجس است در غیر این صورت پاک است.
مسأله ۱۰۶ـ اگر آب انگور به خودی خود یا به واسطه پختن جوش بیاید بنا بر احتیاط واجب نجس است و خوردن آن حرام است.
مسأله ۱۰۷ ـ خرما و کشمش و آب آنها اگر جوش بیایند احوط اجتناب از آن ها است.
مسأله ۱۰۸ ـ فقاع که غالباً از جو گرفته میشود و موجب درجه خفیفی از مستی است حرام است، و بنا بر احتیاط واجب نجس است.
۱۰ ـ عرق حیوان نجاستخوار:
مسأله ۱۰۹ ـ عرق شتری که به خوردن نجاست انسان عادت کرده باشد نجس است، و همچنین است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ عرق حیوانات دیگری که این چنین باشند.
۱۱- عرق جنب از حرام:
مسأله ۱۱۰ ـ عرق جنب از حرام احتیاطاً لازم الاجتناب است.
راه ثابت شدن نجاست
مسأله ۱۱۱ ـ نجاست هر چیزی از سه راه ثابت میشود: اوّل: آنکه خود انسان یقین یا از راه عقلائی به آن اطمینان پیدا کند که آن چیز نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین غذا خوردن در قهوهخانهها و میهمانخانههایی که مردمان لاابالی و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمیکنند در آنجا غذا میخورند، اگر انسان اطمینان نداشته باشد غذایی را که برای او آوردهاند نجس است، اشکال ندارد. دوّم: آنکه کسی که چیزی در اختیار اوست بگوید آن چیز نجس است و متهم نباشد ـ مثلاً همسر یا نوکر یا کلفت انسان نسبت به ظرف یا چیز دیگری که در اختیار اوست بگوید ـ نجس میباشد. سوّم: آنکه دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است، بهشرط آنکه از سبب نجاست خبر دهند، مثلاً بگویند آن چیز با خون یا بول ملاقات کرده است. و اگر یک مرد عادل یا شخصی که مورد وثوق است خبر دهد و اطمینان از گفته او پیدا نشود احتیاط واجب آن است که از آن چیز اجتناب شود.
مسأله ۱۱۲ ـ اگر به واسطه ندانستن مسأله، نجس بودن و پاک بودن چیزی را نداند، مثلاً نداند فضله موش پاک است یا نه، باید مسأله را بپرسد. ولی اگر با اینکه مسأله را میداند، در چیزی شک کند که پاک است یا نه، مثلاً شک کند آن چیز خون است یا نه، یا نداند که خون پشه است یا خون انسان، پاک میباشد، و وارسی کردن یا پرسیدن لازم نیست.
مسأله ۱۱۳ ـ چیز نجسی که انسان شک دارد پاک شده یا نه، نجس است. و چیز پاک را اگر شک کند نجس شده یا نه، پاک است. و اگر هم بتواند نجس بودن یا پاک بودن آن را بفهمد، لازم نیست وارسی کند.
مسأله ۱۱۴ ـ اگر بداند یکی از دو ظرف یا دو لباسی که از هر دوی آنها استفاده میکند نجس شده و نداند کدام است، باید از هر دو اجتناب کند. ولی اگر مثلاً نمیداند لباس خودش نجس شده یا لباسی که از تصرّف او خارج بوده و مال دیگری میباشد، لازم نیست از لباس خودش اجتناب نماید.
چیز پاک چگونه نجس میشود
مسأله ۱۱۵ ـ اگر چیز پاک به چیز نجس برسد، و هر دو یا یکی از آنها بهطوری تر باشد که تری یکی به دیگری برسد، چیز پاک نیز نجس میشود، ولی با تعدد واسطه نجس نمیشود. مثال: در صورتی که دست راست به بول متنجّس شود، آنگاه آن دست با رطوبت جدیدی با دست چپ ملاقات کند، این ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود، و اگر دست چپ بعد از خشک شدن با لباس مرطوب مثلاً ملاقات کند لباس نیز نجس میشود، ولی اگر آن لباس با چیز دیگری با رطوبت ملاقات کند حکم به نجاست آن چیز نمیشود. و اگر تری بهقدری کم باشد که به دیگری نرسد، چیزی که پاک بوده نجس نمیشود اگرچه به عین نجس برسد.
مسأله ۱۱۶ ـ اگر چیز پاکی به چیز نجس برسد، و انسان شک کند که هر دو یا یکی از آنها تر بوده یا نه، آن چیز پاک نجس نمیشود.
مسأله ۱۱۷ ـ دو چیزی که انسان نمیداند کدام پاک و کدام نجس است، اگر چیز پاکی با رطوبت بعداً به یکی از آنها برسد اجتناب از آن لازم نیست، مگر در بعضی از موارد مثل آنکه حالت سابقه در هر دو نجاست باشد، و یا آنکه با طرف دیگر هم، چیز پاک دیگری با رطوبت ملاقات کند.
مسأله ۱۱۸ ـ زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد نجس میشود، و جاهای دیگر آن پاک است، و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.
مسأله ۱۱۹ ـ هرگاه شیره و روغن و مانند اینها طوری باشد که اگر مقداری از آن را بردارند جای آن خالی نمیماند، همین که یک نقطهای از آن نجس شد، تمام آن نجس میشود. ولی اگر طوری باشد که جای آن در موقع برداشتن خالی بماند، اگرچه بعد پر شود، فقط جایی که نجاست به آن رسیده نجس میباشد، پس اگر فضله موش در آن بیفتد جایی که فضله افتاده نجس و بقیه پاک است.
مسأله ۱۲۰ ـ اگر مگس یا حیوانی مانند آن روی چیز نجسی که تر است بنشیند، و بعد روی چیز پاکی که آن هم تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده، چیز پاک نجس میشود، و اگر نداند پاک است.
مسأله ۱۲۱ ـ اگر جایی از بدن که عرق دارد نجس شود، و عرق از آنجا بهجای دیگر برود، هر جا که عرق به آن برسد نجس میشود، و اگر عرق بهجای دیگر نرود جاهای دیگر بدن پاک است.
مسأله ۱۲۲ ـ اخلاط غلیظی که از بینی یا گلو میآید، اگر خون داشته باشد، جایی که خون دارد نجس و بقیه آن پاک است. پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری که انسان یقین دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده نجس است، و محلّی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه پاک میباشد.
مسأله ۱۲۳ ـ اگر آفتابهای را که ته آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند، چنانچه از جریان بیفتد و آب زیر آن جمع گردد که با آب آفتابه یکی حساب شود، آب آفتابه نجس میشود، ولی اگر آب آفتابه با فشار جریان داشته باشد نجس نمیشود.
مسأله ۱۲۴ ـ اگر چیزی داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتی که بعد از بیرون آمدن، آلوده به نجاست نباشد پاک است. پس اگر اسباب اماله یا آب آن در مخرج غائط وارد شود، یا سوزن و چاقو و مانند اینها در بدن فرو رود و بعد از بیرون آمدن به نجاست آلوده نباشد، نجس نیست. و همچنین است آب دهان و بینی اگر در داخل به خون برسد و بعد از بیرون آمدن به خون آلوده نباشد.