شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
   

عوامل مؤثر در تحقق جامعه مدنی (۷)

بازگشت به فهرست

بسم الله الرحمن الرحیم

عوامل مؤثر در تحقق جامعه مدنی

در بحث های گذشته از نقش والدین به عنوان عوامل پایه در سرنوشت جامعه سخن به میان آمد اینک به نقش معلمین پرداخته می شود که می توان گفت از طرفی مکمل تربیت عوامل خانواده هستند و از طرفی بنیان آفرین فرهنگ نوین جوانان می باشند. معلم به عنوان دومین عامل سرنوشت ساز جامعه و نسل جوان می تواند هم مخرب باشد و هم مصلح و سازنده و اینکه می گویم به دلیل آن است که – نویسنده خود هفده سال قبل از انقلاب در آموزش پرورش در مقطع متوسطه دبیر بوده است و به محیط آموزش و پرورش و نقش معلم آگاهی کامل دارد- اولاً آموزگاران محترم بدانند که گفتار و رفتار آنان اسوه و الگوی دانشجویان می باشد و آن ها در حکم مقلد، گفتار و رفتار آنان را سرمشق زندگی خود قرار می دهند بنابراین باید توجه کنند که شغل آن ها یک شغل عادی و موضعی نیست بلکه دانش آموختگان آن ها اگر ضمن آموزش، پرورش اخلاقی و دینی هم داشته باشند سبب خواهد شد تا به نسل های بعدی نیز آموخته ی آن ها منتقل گردد و آنان از آن بهره مند شوند چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: من سن سنه حسنه فله اجرها و اجر من عمل بها – کسی که سنت و روش نیکویی را باب کند پاداش آن و پاداش آن کسی که بدان عمل می نماید نصیب وی می گردد. متقابلاً اگر در آموزش و پرورش فضائل انسانی و اعتقادی نادیده گرفته شود، گناه آن و گناه دانش آموختگان منحرف نیز عاید آن معلم می شود چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: من سن سنه سیئه فعلیه وزرها و وزر من عمل بها – هر کس روش بدی را باب کند وزر و وبال آن و کسی که به آن عمل نماید به گردن موسس خواهد بود. ولذا این مسائل به زندگی دنیوی ختم نمی گردد بلکه آثار سوء آن در قیامت بیشتر گریبانگیر معلم بدآموز خواهد بود زیرا یک دانش آموز آن اندازه که تحت تأثیر گفتار و رفتار و منش معلم قرار می گیرد بیش از آن است که از والدین خود متأثر می شود زیرا شخصیت والدین برای آن ها طبیعی و ساده است درحالیکه معلم با برنامه و انضباط اداری و آموزشی به میدان می آید و برای دانش آموزان، مهم تلقی می شود و در روایات نیز به عنوان پدر دوم معرفی شده است و حق هم همین است زیرا معلم با برنامه آموزشی و گفتار و کردار کلاسیکی می کوشد به دانش آموختگان خود با متد نوین، آموزش بدهد و آن ها را پرورش دهد. بسا از یک زاویه به حیات جدید و زندگی تازه ای جدای از زندگی خانوادگی قدم می گذارند ولذا از همین منظر است که تعلیمات انبیاء برای بشر به عنوان حیات جدید تلقی شده چنانکه قرآن می فرماید: یا ایها الذین آمنوا استجیبوا الله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم ( انفال/۲۴ )؛ ای مؤمنین دعوت و فراخوان خدا و رسول او را پذیرا باشید برای اینکه می خواهند شما را حیات و زندگی ببخشند. مع ذلک آموزش الهی و پیامبر او حیات دیگری برای بشر به ارمغان می آورد آنگاه این حیات اگر ناشی از پرورش فضائل و خصال پسندیده انسانی مانند مهربانی، گذشت، دلسوزی، غیرت، شجاعت، سخاوت، محبت الهی و الهیان باشد شکوفاگر حیات انسانی می شود و عطرآگین آن می گردد که به تعبیر قرآن حیات طیبه است چنانکه می فرماید: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ( نحل/۹۷ )، هر کس از زن و مرد که اهل ایمان و گوش به فرمان الهی باشد و کارهای شایسته انجام دهد او را به زندگی و حیات طیب و پاکیزه زنده می کنیم و بهترین پاداش را به آنچه انجام داده اند می دهیم. بدیهی است اینان زنده هستند مع ذلک به حیات نوینی پای می گذارند و به تعبیری باید بگوییم دارای دو حیات هستند فلذا تعلیمات، حیات آفرین می باشد و معلمین نیز آفریدگار این حیات می باشند آنگاه اگر به اهمیت شغل خود و مسئولیت خویش و فرآورده ای که به بافت جامعه می افزاید توجه کنند حاصل کار آن ها چیزی می شود که در سوره مبارکه نحل بیان شده است اما اگر اولاً معلمی را صرف شغل حساب کنند نه رسالت و به جای سازندگی و حیات طیبه آفرین، خلاف آن عمل کنند و با شبهه افکنی ها، مسیر افکار و اندیشه های جوانان را منحرف نمایند نه تنها خود خیر نمی بینند که دست پرورده آن ها نیز به زندگی پاک و پاکیزه دست نخواهد یافت بلکه او را به راه ضلالت و بدبختی گمراه کرده که از زندگی نکبت بار برخوردار خواهند بود چنانکه قرآن می فرماید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى (طه/۱۲۴)؛ هر کس از توجه به احکام من ( خدا ) روی بگرداند دارای زندگی نکبت باری خواهد بود و در قیامت کور وارد سحرای محشر می شود. بنابراین معلم دو گونه می تواند نقش ایفا کند و دو نوع حیات را اهدا نماید یکی حیات طیبه و دیگری معیشت نکبت بار که در شماره بعد بیان خواهد شد انشاالله.

تاریخ چاپ: ۲۵ تیر ۹۳